خدا از روح خودش تو بدن انسان دميد

این مطلب توسط ایمیل برایم ارسال شده جالب است بخوانید .......

حتما متن زير رو بخوانيد يه جريان واقعيه ,,,  چند وقت پيش با پدر و مادرم رفته بوديم رستوران كه هم آشپزخانه بود هم چند تا ميز گذاشته بود براي مشتريها ,, افراد زيادي اونجا نبودن , 3نفر ما بوديم با يه زن و شوهر جوان و يه پيرزن پير مرد كه نهايتا 60-70 سالشون بود ,,

ما غذا مون رو سفارش داده بوديم كه يه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران يه چند دقيقه اي گذشته بود كه اون جوانه گوشيش زنگ خورد , البته من با اينكه بهش نزديك بودم ولي صداي زنگ خوردن گوشيش رو نشنيدم , بگذريم شروع كرد با صداي بلند صحبت كردن و بعد از اينكه صحبتش تمام شد رو كرد به همه ما ها و با خوشحالي گفت كه خدا بعد از 8 سال يه بچه بهشون داده و همينطور كه داشت از خوشحالي ذوق ميكرد روكرد به صندوق دار رستوران و گفت اين چند نفر مشتريتون مهمونه من هستن ميخوام شيرينيه بچم رو بهشون بدم ,,

به همشون باقالي پلو با ماهيچه بده ,, خوب ما همه گيمون با تعجب و خوشحالي داشتيم بهش نگاه ميكرديم كه من از روي صندليم بلند شدم و رفتم طرفش , اول بوسش كردم و بهش تبريك گفتم و بعد بهش گفتم ما قبلا غذا مون رو سفارش داديم و مزاحم شما نميشيم, اما بلاخره با اسرار زياد پول غذاي ما و اون زن و شوهر جوان و اون پيره زن پيره مرد رو حساب كرد و با غذاي خودش كه سفارش داده بود از رستوران خارج شد , ,,,

خب اين جريان تا اين جاش معمولي و زيبا بود , اما اونجايي خيلي تعجب كردم كه ديشب با دوستام رفتيم سينما كه تو صف براي گرفتن بليط ايستاده بوديم , ناگهان با تعجب همون پسر جوان رو ديدم كه با يه دختر بچه 4-5 ساله ايستاده بود تو صف ,,, از دوستام جدا شدم و يه جوري كه متوجه من نشه نزديكش شدم و باز هم با تعجب ديدم كه دختره داره اون جوان رو بابا خطاب ميكنه ,,

ديگه داشتم از كنجكاوي ميمردم , دل زدم به دريا و رفتم از پشت زدم رو كتفش ,, به محض اينكه برگشت من رو شناخت , يه ذره رنگ و روش پريد ,, اول با هم سلام و عليك كرديم بعد من با طعنه بهش گفتم , ماشالله از 2-3 هفته پيش بچتون بدنيا اومدو بزرگم شده ,, همينطور كه داشتم صحبت ميكردم پريد تو حرفم گفت ,, داداش او جريان يه دروغ بود , يه دروغ شيرين كه خودم ميدونم و خداي خودم,,

ديگه با هزار خواهشو تمنا گفت ,,,,, اون روز وقتي وارد رستوران شدم دستام كثيف بود و قبل از هر كاري رفتم دستام رو شستم ,, همينطور كه داشتم دستام رو ميشستم صداي اون پيرمرد و پير زن رو شنيدم البته اونا نميتونستن منو ببينن كه دارن با خنده باهم صحبت ميكنن , پيرزن گفت كاشكي مي شد يكم ولخرجي كني امروز يه باقالي پلو با ماهيچه بخوريم ,, الان يه سال ميشه كه ماهيچه نخوردم ,,, پير مرده در جوابش گفت , ببين امدي نسازيها قرار شد بريم رستوران و يه سوپ بخريم و برگرديم خونه اينم فقط بخاطر اينكه حوصلت سر رفته بود ,, من اگه الان هم بخوام ولخرجي كنم نميتونم بخاطر اينكه 18 هزار تا بيشتر تا سر برج برامون نمونده ,,

همينطور كه داشتن با هم صحبت ميكردن او كسي كه سفارش غذا رو ميگيره اومد سر ميزشون و گفت چي ميل دارين ,, پيرمرده هم بيدرنگ جواب داد , پسرم ما هردومون مريضيم اگه ميشه دو تا سوپ با يه دونه از اون نوناي داغتون برامون بيار ,,

من تو حالو هواي خودم نبودم همينطور اب باز بود و داشت هدر ميرفت , تمام بدنم سرد شده بود احساس كردم دارم ميميرم ,, رو كردم به اسمون و گفتم خدا شكرت فقط كمكم كن ,, بعد امدم بيرون يه جوري فيلم بازي كردم كه اون پير زنه بتونه يه باقالي پلو با ماهيچه بخوره همين ,,

ازش پرسيدم كه چرا ديگه پول غذاي بقيه رو دادي ماهاكه ديگه احتياج نداشتيم ,, گفت داداشمي ,, پول غذاي شما كه سهل بود من حاضرم دنياي خودم و بچم رو بدم ولي ابروي يه انسان رو تحقير نكنم ,, اين و گفت و رفت ,,

يادم نمياد كه باهاش خداحافظي كردم يا نه , ولي يادمه كه چند ساعت روي جدول نشسته بودم و به دروديوار نگاه ميكردم و مبهوت بودم ,,,, واقعا راسته كه خدا از روح خودش تو بدن انسان دميد

حکایت امروز جامعه ما

 این داستان حکایت امروز اکثر روابط ما انسانهاست ، از سایت آموزشی عیوضیان ، برایم جالب بود شما هم بخوانید ، حتما یکجورایی در زندگی من و شما هم صادق است .....

توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : ” دربـــــــــــــــــست ” . نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه ۶۰۰۰ تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری ۱۵۰۰ تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط ۵۵۰ تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و به اصطلاح همون جلسه که پیش تر شرح دادم شروع شد.

 
ادامه نوشته

بلیط سفر به ماه با قیمت ۱۵۵ میلیون دلار فروخته می شود

اگر به فضانوری علاقمند هستید، خبر خوب این است که یک شرکت تجاری به زودی بلیط سفر به ماه را به فروش می رساند. اما خبر بد این است که قیمت هر بلیط سفر حدود ۱۵۵ میلیون دلار خواهد بود.

این شرکت از چهار سفینه فضایی قدیمی روسیه برای ارسال مسافرین به فضا استفاده خواهد کرد و البته گفته شده که قطعات مهم الکترونیکی در آنها بازسازی شده است. این چهار سفینه روسی با موشک های سایوز به فضا پرتاپ می شوند و مسافر را تا مدار ماه می برند. البته این سفینه روی ماه فرود نمی آید و فقط به دور مدار ماه خواهد چرخید. سفری که برای هر مسافر حدود ۶ ماه طول می کشد.

این شرکت خصوصی به نام Excalibur Almaz در سال ۲۰۰۵ در جزیره خودمختار من تاسیس شده و صاحبان آن تا به حال ده ها میلیون دلار خرج راه اندازی سفر فضایی شان کرده اند. به امید اینکه میلیاردر ها را ترغیب کنند یک سفر متفاوت ۱۵۵ میلیون دلاری داشته باشند. در واقع تحلیل های مختلف هم نشان میدهد که در سال های آینده گردشگری فضایی یکی از تجارت های بزرگ میلیارد دلاری خواهد بود و به همین خاطر شرکت های مختلفی در نقاط مختلف دنیا روی این صنعت سرمایه گذاری کرده اند.

البته فعلا هر کسی نمی تواند روی سفر به ماه حساب باز کند اما احتمالا تا ۲۰ سال دیگر، بلیط سفر به ماه آنقدرها هم گران نخواهد بود.

منبع : نارنجی

رباتی با حس لامسه برای مقابله با انسان

چشمان خود را ببنید و یک گوجه فرنگی را لمس کنید حالا یک تکه چوب را در دست بگیرید. می بینید که با چشمان بسته و تنها لمس می توانید بسیاری از اجسام را تشخیص بدهید. اما ربات ها که چنین قابلیتی ندارند. در عین حال دنیای ربات ها روز به روز دچار تحولات فراوانی شده و هر لحظه به دنیای جدیدتری پا می گذارد. دنیایی که شاید روزی از دنیای انسان ها پیشی بگیرد.

این بار نیز دانشمندان دست به ساخت رباتی زدند که شاید در آینده ای نزدیک به مقابله با انسان برخیزد. این ربات دارای حسگر لمسی برای شناخت مواد است، سنسور BioTac که مشابه انگشتان انسان عمل کرده و لایه های پوستی انعطاف پذیر دارد، جالب است بدانید که برای افزایش حساسیت ربات به ارتعاشات، این ربات دارای اثر انگشت نیز هست.

این ربات توانایی شناخت 117 ماده رایج را دارد و با استفاده از حرکات اکتشافی در 95 درصد مواقع بافت مواد را به درستی تشخیص می دهد، بنابراین به نظر می رسد این ساخته در مقایسه با انسان، نسبت دقت بالاتری دارد.

اما با وجود توانایی های بالا، این ربات هنوز در تشخیص مواد بهتر برای انسان ها ضعیف عمل می کند برای مثال هنوز نمی تواند تشخیص بدهد که کدام گوجه فرنگی رسیده تر است بنابراین فعلا نمی توانید این ربات را برای خرید بفرستید. به همین دلیل تیم سازنده ربات گفته که میخواهد تمرکز خود را روی ساخت اندام مصنوعی و یا رباتی برای تست محصول مصرفی قرار دهد.

پس بهتر است کمی خوشبین باشیم، انگشتان دست ما هنوز ارزش بیشتری دارند، البته فعلا!

منبع : سایت نارنجی

آنگاه که عشق تاریخ را میسازد .(بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد)

 

داستان عشق عجیب و غریب یک مرد و زن چینی، اخیرا رسانه‌ای
شده است و توجه زیادی به خود جلب کرده
 بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان ۱۹ ساله بود
 عاشق یک زن ۲۹ ساله بیوه به نام «ژو» شد
در آن زمان عشق یک مرد جوان به یک زن مسن‌تر
غیراخلاقی بود و پسندیده نبود

برای دیدن تصاویر بیشتر و بقیه داستان ادامه مطلب.......

 

ادامه نوشته

دختری که با اسبش همه را شکه کرد

به گزارش دیلی میل: تصاویری که مشاهده می فرمایید مربوطه به یک دختر اسب سوار می باشد که به صورت مادرزادي دو پا ندارد.

"باربارا اوسايد" نشان داده است که میتواند به بهترين نحو اسب را کنترل کند و در این زمینه دارای مهارت بسیاری است . اين درحالي است که او به صورت مادرزادي داراي نقص عضو ميباشد.

باربارا 35 ساله است  و به صورت مادرزادي قسمت زانو به پايين پاهايش را ندارد. او با توجه به قدرت بدني فوق العاده بالا تنه اش قادر است به راحتي اسب سواري کند و حتي روي اسب حرکات نمايشي انجام دهد
او اهل کاليفرنياست و يک پرورش دهنده اسب است. او درحالت معمولي از پاهاي مصنوعي استفاده ميکند اما در حالت سواري پاهايش را کناري ميگذارد و حتي زماني که مثل کابوي ها از طناب استفاده ميکند و حرکات جالبي پشت اسب به نمايش ميگذارد از پاهاي مصنوعي اش استفاده نميکند.

قرار است او در رقابتهاي المپيک لندن در رشته سوارکاري قبل از شروع مسابقات حرکات نمايشي اش را اجرا کند.
وي ميگويد هميشه در مسابقاتي که شرکت کرده است نفر اول بوده است و خيلي از کساني که مثل او نقص عضو دارند با او در تماسند تا بتوانند همانند او زندگي شان را تغيير دهند.

ادامه نوشته

پل عظیـم گلدن گیـت و تاریـخچه ای 75 ساله !

پل گلدن گیت (دروازه ی طلایی) پلی معلق در دهانه ی شمالی شبه جزیره ی سانفرانسیسکو و بر روی اقیانوس اطلس است که این شهر را به مارین کانتی متصل میکند. دهانه ی پل معلق گلدن گیت طولانی ترین دهانه در بین پل های سراسر جهان است و فاصله ی آن بیش از ۴۲۰۰ فوت میباشد. ساخت این پل در سال ۱۹۳۷ به پایان رسید و در حال حاضر نـماد به رسمیت شناخته شده و بین المللی سانفرانسیسکو و ایالت کالیفرنیای آمریکاست. رنگ این پـل با مشاوره ی یکی از معمارهایش به نام ایرونیگ مورو نارنجی مایل به قرمز انتخاب شده، چون با رنگ های محیط ترکیب نمیشود و در مه نیز میتوان بخوبی آن را تشخیص داد.

طول این پل ۱٫۷ مایل است و در طول روز بطور متوسط ۱۸۰۰ وسیله ی نقلیه از روی آن عبور میکند. پل گلدن گیت شامل شش باند برای عبور (آزاد راه) است و در دو طرف آن پیاده روهای زیبایی وجود دارد که توسط عابرین پیاده و دوچرخه سواران مورد استفاده قرار میگیرد. حداکثر سرعت مجاز برای رانندگی بر روی پـل در اول اکتبر ۱۹۸۳ از ۸۹ کیلومتر در ساعت به ۷۲ کیلومتر در ساعت کاهش پیدا کرد. پیاده روی شرقی در طول روز و پیاده رو غربی فقط در بعد از ظهر ها و تعطیلات آخر هفته برای عبور دوچرخه سواران و عابرین پیاده بـاز میشود

این پل در واقع میراث عصر مناقشه، اختلاف و درگیری است. گلدن گیت در دهه‌ای ساخته شد که هنوز رکود اقتصادی آمریکا در آن احساس می‌شد. پیش از پایان مراحل ساخت این پروژه عظیم در سال 1937 همگان احداث آن را غیرممکن می دانستند، بویژه آن که در زمان ساخت این پل مه غلیظ و بادهایی با سرعت 60 مایل، عملیات احداث را با مشکل مواجه کرده بودند. همین امر سبب شده تا بسیاری این پل را غیرقابل ساخت بدانند. به رغم این شرایط جوی و طبیعی وحشتناک گلدن گیت طی چهار سال و اندی ساخته شد. در این مدت نسبتاً طولانی 35 میلیون دلار صرف احداث این پل شد

ایده ساخت این پل برای اولین بار در سال ۱۹۱۶ توسط جوزف اشتراوس مطرح شد که میتوان با هزینه ای در حدود ۳۰ میلیون دلار پل معلقی را ساخت و در سال ۱۹۲۱ طرح نهایی خود را برای گرفتن تاییدیه به شهروندان و مسئولین ارائه کرد. در نوامبر ۱۹۳۰ شش شهرستان از شمال کالیفرنیا از جمله مارین کانتی و سان فرانسیسکو نیز به نفع این طرح رای دادند و سرانجام در ۱۲ نوامبر در ساعت ۳ بعد از ظهر ساخت این پل به تصویب دولت رسید و مردم مارین کانتی با بستن فروشگاه ها و تعطیلی کارهای خود این واقعه را جشن گرفتند. ساخت رسمی این پل در تاریخ ۵ ژانویه ی ۱۹۳۳ آغاز شد و چهار سال و نیم نیز بطول انجامید

پل گلدن گیت بخاطر ظرافت و زیبایی و درعین حال سادگی اش به سمبلی جهانی برای سانفرانسیسکو و البته ایالات متحده تبدیل شده است. در ۲۷ می ۱۹۳۷ همزمان با افتتاح پل، جمعیتی بیست هزار نفری از شهرستان های مختلف بر روی این پل رژه رفتند و یک روز پس از آن رئیس جمهور وقت یعنی فرانکلین روزولت در ۲۸ می سازمان GGB را که برای مدیریت و اداره ی ترافیک پـــل بود، تاسیس کرد. برای ساختن این پل در حدود پنج هزار کارگر به کار گرفته شدند و تمامی درختان جنگل اورگان قطع شدند. در سال ۲۰۰۷ جشنی برای تولد ۷۰ سالگی پــل گلدن گیت برگزار شد. گردشگران میتوانند با پیاده روی و یا با دوچرخه بر روی این پل تجربه ای غیر قابل وصف را داشته باشند. این پل از نظر زیبایی‌شناسی و معماری در نوع خود منحصر به فرد است. این روزها که مصادف با ۲۷ می است اهالی سانفرانسیسکو هفتاد و پنجمین سالگرد افتتاح گلدن گیت را جشن گرفته اند

ادامه نوشته

جالب ترین و عجیب ترین درختان جهان

بزرگ ترین و پیر ترین درختان جهان بسیار باشکوه هستند چرا که شاهد ظهور و سقوط تمدن های متعددی بوده اند. مثلاً ژنرال شرمن، بزرگترین درخت تک ریشه ای که تا به حال شناخته شده و یا تجیکو با ۹۵۵۰ سال قدمت که قدیمی ترین درخت کلونال است. جولیان هایت می گوید "درختان باستانی پیوند زنده ی ما انسان ها با گذشته هستند و در جریان تغییرات همیشگی، شکل خود را حفظ می کنند. این داستان درختان است اما به نوعی قصه ی ما انسانها نیز هست. هر درخت شکل و شخصیتی مخصوص به خود دارد که در طول زندگی اش آن را حفظ می کند.”

با این مقدمه بیایید در مورد جالب ترین درختان جهان بیشتر بدانیم؛ این لیست تنها به کهن ترین ترین درختان نمی پردازد بلکه آنهایی که دارای شکل یا حالت منحصر به فردی هستند را نیز مورد توجه قرار می دهد.

۱۰. درخت بلوط فرشته

این درخت ۱۵۰۰ ساله در  جزیره ی جونز و در ایالت کارولینای جنوبی در آمریکا قرار دارد. شاخه های این درخت بلند بر مساحتی حدود ۵ کیلومتر مربع سایه می افکنند. گفته می شود که این درخت یکی از قدیمی ترین ارگانیسم های زنده در شرق رودخانه ی می سی سی پی است. اندازه ی محیط تنه ی درخت بلوط فرشته ۸ متراست و هر یک از شاخه های آن تا ۳۰ متر کشیده شده اند. این درخت بلایای طبیعی بسیاری را از سر گذرانده است که از آن جمله می توان به زلزله ای در سال ۱۸۸۶، سیل های بیشمار و طوفان هایی مثل طوفان هوگو در سال ۱۹۸۹ اشاره کرد.

۹. الیا بوی بون، درخت زیتون وووِز

آیا باور دارید که کهن ترین درخت زیتون جهان هنوز هم هرسال زیتون های خوش مزه به بار آورد؟ دانشمندانِ دانشگاه کرت، عمر این درخت را بین ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال تخمین زده اند؛ محیط تنه ی این درخت بیش از ۴,۵ متر است. این درخت در روستای آنو وووز در کرت قرار دارد و سالانه حدود ۲۰ هزار نفر از آن دیدن می کنند

بقیه در ادامه

ادامه نوشته

پرواز موفق نخستین هواپیمای خورشیدی اروپا  

خبر آنلاین :

مجید جویا- هواپیمایی که برای پرواز شبانه روزی با استفاده از نیروی خورشیدی طراحی شده بود، توانست با موفقیت پرواز آزمایشی خود را پشت سر بگذارد.

هواپیمای خورشیدی Solar Impulse HB-SIA چهارشنبه گذشته برای اولین پرواز آزمایشی خود از آشیانه‌اش در سوئیس خارج شد. بعد از یک برخاستن آرام، هواپیما تا ارتفاع 1200 متر اوج گرفت و در آنجا به مدت 78 دقیقه ماند. خلبان مارکوس شردل از این پرواز استفاده کرد تا آزمایشات و مانورهای متفاوتی را روی ایمپالس انجام دهد و ببیند که هواپیما چگونه می‌تواند با این شرایط کنار بیاید.

به گزارش سی‌نت، در حالی که هزاران تماشاگر به آسمان چشم دوخته بودند، شردل از کنترل‌های هواپیما بهره گرفت تا چند مانور پیچیده پروازی با آن انجام دهد و سپس ایمپالس را هدایت کرد تا فازهای تقرب و فرود را شبیه سازی کند. به رغم اینکه هدایت هواپیمایی تا این اندازه بزرگ و در عین حال سبک، به نظر خطرناک می‌رسد، پرواز آزمایشی شردل از آغاز پرواز تا اتمام فرود کاملا موفقیت آمیز بود.

شردل هنگامی که بعد از فرود از هواپیما پیاده می‌شد، گفت: «این پرواز برای من لحظه خیلی بزرگی بود. HB-SIA درست همانگونه رفتار می‌کرد که شبیه‌ساز پرواز به ما گفته بود. به رغم ابعاد خیلی بزرگ و وزن پر مانند آن، قابلیت کنترل هواپیما درست مانند پیش‌بینی‌های ما بود».

سولار ایمپالس HB-SIA به گونه‌ای طراحی شده که بدون نیاز به سوخت فسیلی پرواز کند. به رغم اینکه طول بال‌های آن به اندازه یک بوئینگ 747 است، ولی وزن آن تنها 1.7 تن است، یعنی اندازه یک اتومبیل متوسط. 1200 صفحه خورشیدی روی بال‌های آن انرژی خورشید را جمع آوری می‌کنند تا چهار موتور الکتریکی آن را بچرخانند و باطری‌های لیتیوم پلیمری هواپیما را شارژ کنند، باطری‌هایی که ژرواز در شب را ممکن می‌سازند.

به رغم اینکه هواپیما در نهایت از انرژی خورشیدی برای یک پرواز در سال جاری استفاده خواهد کرد، این پرواز آزمایشی فقط با استفاده از باطری‌ها انجام شد، که قبل از پرواز در آشیانه شارژ شده بودند. اولین پرواز رسمی سولار ایمپالس به دنبال یک پرواز آزمایشی موفق در ماه دسامبر انجام گرفته بود، پروازی که بیشتر یک «جهش کک» بود تا پرواز واقعی، چرا که تنها یک متر از سطح زمین ارتفاع گرفته بود و مسافتی به اندازه 1148 پا را در آسمان طی کرد.

پرواز چهارشنبه اولین پرواز بود تا ببینند که آیا هواپیما می‌تواند در یک ارتفاع بالاتر و به مدت طولانی‌تری در آسمان بماند یا خیر. همچنین تصور می‌شد که این مخاطره‌آمیز‌ترین بخش پروژه از دید مدیر عامل و موسس سولار ایمپالس آندره بورشبرگ باشد چرا که این پرواز 87 دقیقه‌ای نشان دهنده اوج هفت سال تحقیق و آزمایش بوده است. بروشبرگ گفت که موفقیت پرواز آزمایشی سبب شد که رفتن به مرحله بعدی با اطمینان بیشتری صورت بگیرد.

مرحله بعدی برای هواپیما انجام پروازهای آزمایشی بیشتر خواهد بود، هر یک با ارتفاع و طول مدت پرواز بیشتر از قبل. قرار است که اولین پرواز شبانه روزی ایمپالس در تابستان پیش رو انجام شود تا مشخص شود که آیا ایمپالس می‌تواند به مدت 36 ساعت در هوا و تنها با استفاده از صفحه‌های خورشیدی و باطری پرواز کند یا خیر. اهداف جاه‌طلبانه‌تری نیز برای سال 2012 تعیین شده و آن یک پرواز به دور کره زمین به مدت 5 تا 6 روز و تنها با 5 توقف روی زمین است.

رئیس و آغازگر سولار ایمپالس، برتراند پیکارد، در بیانیه‌ای گفت: «ما هنوز راه زیادی را تا قبل از انجام پروازهای شبانه و حتی بیشتر از آن برای پرواز به دور زمین در پیش داریم، ولی امروز، به لطف کار فوق العاده تمام اعضای گروه، یک گام ضروری به سوی رسیدن به هدف چشم انداز ما برداشته شده است. آینده ما بستگی به توانایی ما برای چرخش سریع به استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر دارد. هدف سولار ایمپالس این است که نشان دهد که چه کاری را می‌توان امروز با استفاده از این انرژی‌ها و به کار بردن فناوری‌های جدید انجام داد تا منابع طبیعی را حفظ کرد».

بلندترین برج دنیا با ۱۶۰۰ متر ارتفاع در عربستان ساخته می شود

عربستان هم با شروع پروژه ساخت "برج پادشاهی" به کلوب کشورهای دارنده بلندترین آسمانخراش ها وارد شد. این برج که قرار است در شهر ساحلی جده ساخته شود، برای دولت عربستان بیش از ۳۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. قرار است بخش های مختلف این برج به عنوان دفاتر تجاری، منازل مسکونی و هتل مورد استفاده قرار گیرد. برج پادشاهی جده قرار است بلندترین ساختمان دنیا باشد. آنچنان بزرگ است که برج خلیفه دبی با ۸۲۸ متر ارتفاع در کنار آن یک کوتوله خواهد بود !

اما همانطور که شما دوستان عزیز اطلاع دارید هم اکنون بلندترین برج دنیا، همان برج خلیفه دبی است که با ۱۶۳ طبقه و بیش از 1000 واحد مسکونی، تجاری، تفریحی و همچنین با ۸۲۸ متر ارتفاع دارد. برج خلیفه یا برج دبی آسمانخراشی است که در شهر دبی و در امارات متحدهٔ عربی قرار دارد و در حال حاضر بلندترین سازه و آسمان‌خراش ساخته شده به دست انسان در جهان ‌است. ساخت این برج از ژانویه‌ی ۲۰۰۴ (۱۳۸۲ ه.ش) آغاز شد و هزینۀ ساخت آن بالغ بر یک میلیارد و پانصد میلیون دلار برآورد شده است. این برج در روز چهارم ژانویهٔ ۲۰۱۰ (۱۴ دی ۱۳۸۸) گشایش یافت.

برج خلیفه در ابتدا با نام "برج دبی" شناخته می‌شد اما در روز افتتاحیه توسط شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، نام آن به افتخار حاکم امارات، خلیفه بن زاید آل نهیان‎، به "برج خلیفه" تغییر کرد. برج خلیفه دارای بیش از 1000 واحد آپارتمان، ۴۹ طبقه اداری، ۴ استخر و یک کتابخانه مخصوص ساکنان است. همچنین هتل آرمانی با ۱۶۰ اتاق به طراحی جورجیو آرمانی در طبقات اولیه ‌ی برج واقع است. طراحی این برج اثر شرکت آمریکایی اسکیدمور، اوینگز، مریل (SOM) و ادرین اسمیت با الهام از معماری اسلامی، طبیعت صحرا و گل Hymenocallis است. در ادامه نماهایی از برج خلیفه دبی که بزرگترین برج فعلی جهان است را می بینید.

ولی طبق گفته ها که ظاهرا برج جدیدی به نام "برج پادشاهی" در عربستان با 1600 متر ارتفاع در حال ساخت است، باید دید برجی با ارتفاع 2 برابر برج خلیفه تا چه حد شگفت انگیز خواهد بود ...
ادامه نوشته

اتفاقی نادر در افریقا

دو روز پیش، در پارکی در آفریقای جنوبی، یک زن

 اسکاتلندی  به نام وایولت و همسرش برای گرفتن جشن تولد 60 سالگی او به این پارک حیات وحش رفتند. آنها تصمیم گرفتند تا به دیدار از نزدیک دو چیتا به نامهای مارک و مانتی بروند. این زوج پس از گشت و گزار در کنار این چیتاها و گرفتن عکس، تصمیم گرفتند تا محل را ترک کنند. در همین لحظه یکی از چیتاها، پای یک دختر 8 ساله را گرفت. در این لحظه، وایولت به کمک دختر آمد که چیتاها این بار به سمت او حمله ور شدند. حدود 3 دقیقه درگیری و حمله چیتاها به وایولت ادامه داشت تا اینکه نگهبانان پارک توانستند وایولت را از دست چیتاها نجات دهند. او خونریزی شدیدی کرد و از ناحیه های شکم، پا و سر مجروح شد. هرچند جراحات او عمیق نبود.

اما نکته جالب توجه ماجرا که توجه همه رسانه هایی که این خبر رامنتشر کردند، را به خود جلب کرد این بود که تمام عکسهایی که در این تصویر می بینید را شوهر وایولت از فاصله چند متری صحنه درگیری گرفته بود. در حقیقت شوهر او در طول مدت سه دقیقه درگیری خونین همسرش و چیتاها، ترجیح داد تا به جای کمک به همسرش، خود را با تماشای این منظره و گرفتن چند عکس از کتک خوردن همسرش بدست چیتاها مشغول کند.

عکسی تاثیر گذار

عکسی تاثیرگذار، دهشتناک و غم انگیز از ترانه، دختر سبز قبای افغان که از شدت بهت و اندوه، بی اختیار فریاد می کشد. در عکس ترانه 12 ساله را می بینید که در روز 6 دسامبر سال 2011 و در حالیکه به همراه بسیاری از اعضای خانواده اش در مراسم عزاداری عاشورا شرکت کرده بود، بر اثر انفجار بمب یک بمب گذار انتحاری در کابل با این صحنه ناراحت کننده مواجه شد. خود ترانه می گوید:
"
وقتی توانستم بایستم، همه را به صورت خون... آلود و اطراف خودم روی زمین دیدم. من واقعا ترسیده بودم
حدود 17 زن و کودک از خانواده او برای شرکت در این مراسم حضور یافته بودند که بر اثر این انفجار، 7 نفر و از جمله برادر هفت ساله او کشته شدند. در کل 70 نفر از مردم در این انفجار کشته شدند.
این عکس ماندگار توسط مسعود حسینی، عکاس جوان افغان خبرگزاری فرانس پرس گرفته شد. هر چند چندی پیش، این عکس در رقابت با یک عکس دیگر از مبارزان لیبی شکست خورد و جایزه دوم بخش عکسهای خبری مسابقات وورلد پرس را ازآن خود کرد، اما چند روز پیش، برنده جایزه پلیتزر 2012 شد تا از معدود عکسهای تاریخ باشد که هم در وورلد پرس و هم در پلیتزر مقام کسب می کند
به دستهای باز شده و کشیده ترانه دقت کنید. این دختر بچه نازنین داره با تمام وجود درد میکشه و شیون میکشه

میوه هایی که هنوز ندیده اید

بعضی از میوه ها در مناطقی خاص از کره زمین رشد می کنند که اسامی عجیبی هم دارند.


به گزارش «24»، در بعضی از مناطق کره زمین مردمی زندگی می کنند که میوه های عجیبی استفاده می کنند که شاید حتی دیگر مناطق تا کنون آنها را ندیده باشند.

بعضی از این میوه ها تنها در مناطق خاصی از کره زمین رشد می کنند که نمی توان آنها را به جاهای دیگر منتقل یا کشت کرد.

میوه های زیر عجیب ترین انواع میوه در زمین شناخته شده اند:

ادامه نوشته

دیوانه ها

عکسی بسیار معروف از چارلز ابت، از 11 کارگر دیوانه تمام عیار که در 29 سپتامبر 1932 گرفته شده است. 11 تن از کارگران ساختمان آر سی ای، روی طبق 69 ام این ساختمان و روی یک تیر آهن، در حالی مشغول تناول ناهار خود می باشند که پاهای آنها در ارتفاع چند صد متری از سطح زمین آویزان است.
ساختمان آر سی ای در سال 1968، به ساختمان جی ای تغییر نام داد. بعدها، بقیه این کارگرها به جز سه تن، از طریق خانواده و افراد نزدیک آنها شناسایی شدند

آفرینش روز هفتم (زن)

 و خداوند روز اول آفتاب را آفرید
روز دوم دریا را
روز سوم صدا را
روز چهارم رنگ ها را
روز پنجم حیوان را
... روز ششم انسان را
روز هفتم خداوند با خود اندیشید: دیگر چه چیز را نیافریده ام؟
پس تو را برای من آفرید . . .

این عکس، برنده جایزه نخست معتبرترین رقابت عکاسی دنیا، یعنی وورلد پرس سال 2012 در بخش زندگی روزمره شد. این عکس توسط آلخاندرو کیرچک، در 28 آوریل 2009 در بوینس آیرس آرژانتین گرفته شده است.
مارکوس و مونیکا، 65 سال است که با هم ازدواج کرده اند و تقریبا همه این زمان را در این آپارتمان و در کنار هم بودند. در سال 2007 و زمانی که مونیکا، 84 ساله بود، پزشکان متوجه شدند که او به بیماری آلزایمر مبتلا شده است. در مراحل ابتدایی بیماری، مارکوس از نظر روحی و روانی شدیدا مونیکا را تقویت می کرد. در مرحله وخیم تر بیماری، چندی بعد مارکوس مجبور بود تا غذاهای مونیکا را به صورت پوره درآورد و به مونیکا دهد. چرا که مونیکا دیگر قادر به جویدن چیزی نبود. در سال پایانی بیماری مونیکا، مارکوس مجبور بود به دلیل علیل شدن معشوقه اش، روزی 3 بار لگن و لباس او را تعویض کند و تقریبا تمام روز به پرستارانی که برای مداوای زخمهای بستر مونیکا می آمدند، کمک کند. مونیکا به سختی مارکوس را به خاطر می آورد. اما در همان چند ثانیه ای که مارکوس را می شناخت او را در آغوش می گرفت و نوازشش می کرد. مارکوس اصرار شدیدی داشت تا همسرش را در منزل خود بستری و نگهداری کند. او می گفت: "به من بگویید کجا برای او بهتر از اینجاست. من با او به مانند یک پرنسس رفتار می کنم و او اینجا همه چیز دارد."
مونیکا در جولای 2011 درگذشت و همسر باوفایش را در میان کوهی از اندوه تنها گذاشت تا تنها یادگارش، این عکس غم انگیز باشد که جایزه اول وورلد پرس را برای عکاسش به ارمغان بیاورد.